آمار

Sunday, November 14, 2010

هاشمی : بدترین شرایط کشور روزی است که مردم بایستند تا ببینند فردا چه می شود؟ / بالاترین خدمت به دشمن ایجاد بلاتکلیفی در کشور است

     با شعار نمی‏ شود همیشه جامعه را اداره کردپس این ‏توصیه را بپذیرید و اطمینان داشته باشید که امام گفته است و ما هم روی‏ حرف امام می ‏ایستیم که سال، سال قانون است
    برخی کبریت کشیدن زیراقتصاد کشور رابا انقلابی گری اشتباه گرفته اند!
    باید با حساب و کتاب دقیق، حرکات دوست و دشمن را از هم جدا کرد تا مسأله دشمنان دانا و دوستان نادان هم‏ مشخص شود!
    ما هم باید دوستان را کنترل کنیم و هم جلوی توطئه‏ های دشمن را بگیریم این که می‏گویم دوستان، منظورم آنهایی است که در لباس دوست کار دشمن را می‏ کنند!
    خودسری ها و تجاوز از مرز قانون،سبب ایجاد بی ‏اعتمادی مردم و فلج ماندن نیروهای‏ سازنده در اقتصاد کشور می‏شود
    ما امروز نیاز نداریم ‏کشورمان را به ‏صورت انقلابی اداره کنیم دوران، دوران نظم و قانون است
    سیاست ‏کشور ما این نیست که با بی ‏قانونی و با شعار، با مردم برخورد بکنیم

با شعار نمی شود کاری از پیش بردباید با حساب و کتاب دقیق، حرکات دوست و دشمن را از هم جدا کرد تا مسأله دشمنان دانا و دوستان نادان هم‏ مشخص شود. پس چیزی که ما تعقیب می‏ کنیم ایجاد حالت اعتماد در مملکت است. دراینجا باید هر کسی مطمئن باشد. کاسب، متخصص در جای خودشان اعتماد داشته باشند. حتی کسانی که پول دارند و می‏خواهند به‏ کار بگیرند، مطمئن‏ باشند. مستضعف به‏ آینده خودش و آنها که داعیه سیاسی دارد در مملکت‏ خودشان راحت باشند. خلاصه حدود و حقوق همه معین شود و تا به‏ این نقطه‏ نرسیم، نمی‏توانیم یک کشور جا افتاده داشته باشیم. این را بدانید. برای این‏مقصود، ما هم باید دوستان را کنترل کنیم و هم جلوی توطئه‏ های دشمنان را بگیریم. این که می‏گویم دوستان، منظورم آنهایی است که در لباس دوست کار دشمن را می‏ کنند!

"ما این دوره بسیار سخت را تقریباً پشت سر گذاشته‏ ایم و به ‏مرحله‏ ای ‏رسیده‏ ایم که احساس می‏ کنیم می‏توانیم ادعا بکنیم حالا دیگر در این کشورحکومت قانون و ثبات و اعتماد وجود دارد. البته در این میان دو مشکل‏ وجود دارد. اول، مشکل دوستان نادان است و دوّم، دشمنان حیله‏ باز و دانا.دشمنان حیله‏گر و دانا دائم دست به‏ کار توطئه‏اند تا اعتماد و ثباتی در این کشور برقرار نباشد. شایعه راه می‏اندازند، جنگ و ناامنی درست می‏ کنند و در حال‏تبلیغ و هوچیگری از هیچ کار فروگذار نمی‏کنند. اینها مسبب کمبودها هستند.به ‏اشکال مختلف سعی بر این دارند که پولهای مردم در جریان اقتصاد و تولید و رفع مشکلات هدایت نشود. طوری زیرکانه عمل می‏کنند تا نیروهای ‏متخصص دل به‏ کار ندهند و نسبت به‏نظام بدبین باشند. دوستان خود ما هم علی ‏رغم حسن‏ نیت، خامی می‏کنند و راه را برای آنان باز می‏گذارند. ما همه را دوست نمی‏دانیم؛ هستند در نهادها و اداره‏ ها و مؤسسه‏ها و کارخانه‏ها که در ظاهر به‏ شکل دوست حضور یافته‏اند، اما در حقیقت دشمن هستند. کاری‏ می‏کنند تا مردم ناراضی باشند و احیاناً نهادی را هم در این میانه بدنام کنند.یعنی همان چیزی که دشمن می‏خواهد. من می‏خواهم امروز این بحث رإ بازکنم و نتیجه بگیرم. مرحله جدیدی که جمهوری اسلامی در آن پا گذاشته یک‏ بینش صحیح و شعور و آگاهی بالا احتیاج دارد.

با شعار نمی ‏شود کاری از پیش برد. باید با حساب و کتاب دقیق، حرکات دوست و دشمن را از هم جدا کرد تا مسأله دشمنان دانا و دوستان نادان هم‏ مشخص شود.

پس چیزی که ما تعقیب می‏ کنیم ایجاد حالت اعتماد در مملکت است. دراینجا باید هر کسی مطمئن باشد. کاسب، متخصص در جای خودشان اعتماد داشته باشند. حتی کسانی که پول دارند و می‏خواهند به‏ کار بگیرند، مطمئن‏ باشند. مستضعف به‏ آینده خودش و آنها که داعیه سیاسی دارد در مملکت‏ خودشان راحت باشند. خلاصه حدود و حقوق همه معین شود و تا به‏ این نقطه‏ نرسیم، نمی‏توانیم یک کشور جا افتاده داشته باشیم. این را بدانید. برای این‏ مقصود، ما هم باید دوستان را کنترل کنیم و هم جلوی توطئه‏های دشمنان را بگیریم. این که می‏گویم دوستان، منظورم آنهایی است که در لباس دوست کار دشمن را می‏کنند.

به‏ جای این‏ که فعالیت کنند، کارها متوقف می‏ شود. یعنی به‏ جای این ‏که زمین را آباد کنند، کارخانه ‏ها را راه بیندازند و ماشینها را درست کنند، مردم دست روی دست‏ می‏گذارند و می‏ نشینند و می‏گویند: "صبر کنیم تا ببینیم فردا چه می‏شود؟"خوبهاشان این کار را می‏کنند. آنهایی که قدری بد هستند، ضربه‏ های دیگری هم ‏برای جبران این کار می‏زنند. پولها را به‏قیمت نازل، تبدیل به ‏دلار و مارک ‏می‏کنند و به ‏خارج می‏فرستند. به‏کویت می‏روند و دینار آنجا را به‏ صد تومان‏ می‏خرند. با این همه زحمت پول را چهاربرابر کوچک می‏کنند تا از این مملکت خارج بشود. چرا که می‏بینند اینجا امن نیست. آنها که با یک شعار دردادگاه انقلاب، رئیس یا قاضی را تحت تأثیر قرار می‏دهند تا فلان سرمایه‏دار را بگیرند، ضربه می‏زنند. گرفتن یک سرمایه‏ دار کار آسانی است، ولی او کسی ‏است که دارد کار و تولید می‏ کند، شما این را بگیرید، مثل این است که به ‏اقتصاد این ‏کشور کبریت کشیده‏اید.

این خودسریها و تجاوز از مرز قانون، چه به‏ دست دوست و چه به‏ دست ‏دشمنان دوست نما، سبب ایجاد بی‏ اعتمادی مردم و فلج ماندن نیروهای‏ سازنده در اقتصاد کشور می‏شود. ما باید یک حد و حسابی را در این گونه امور رعایت کنیم. از طرف دیگر می‏خواهم بگویم تجاوزکاران اقتصادی، آنهایی که‏ به‏ خیال خودشان با درآمدهای شخصی خودشان از راه قانون شکنی و احتکاردست به‏ تشدید جو بی‏اعتمادی می‏زنند باید شناخته و کشف شوند. اینها اگر دشمن باشند که حسابشان معلوم است؛ امّا اگر فقط به‏ دلیل سودجویی و منافع‏ شخصی اقدام کرده باشند، احمق هستند. چون به‏زودی شناخته می‏ شوند ومردم نسبت به ‏این تیپ افراد بی‏اعتماد می ‏شوند. جامعه به‏ اینها فشار می‏آورد.فردا می‏گویند: " زود باشید و این‏طور آدمهایی که با اموال و امکاناتشان دارند حرکت مخرب می‏کنند از جامعه دورشان کنید با این وضع اجرایی نمی‏شود به‏هیچ کس اعتماد کرد. این رسم دوستی نیست ‏والبته آن‏طور که در چند مورد کشف شده، عاملین این باب نابسامانیها دشمنان‏ ما هستند. یکی از کارهایی که منافقین در آن دخالت دارند همین است. امروز ازهمه‏جا مأیوس شده‏اند و دیگر در شهر نمی‏توانند دست به‏خرابکاری بزنند،آمده‏اند و در ارگانها با این که به‏طور رسمی حضوری ندارند، مع‏ذالک به‏طورحیله‏گرانه و مخفیانه دست به‏عمل زده‏اند. شلوغی و بی‏اعتمادی راه می‏اندازند.این روش را از قبل هم داشته‏اند، امّا چون حالا دیگر راهی برایشان نمانده در آن‏قالب‏ ها رفته‏اند و کار می‏کنند.

نتیجه ‏ای که می‏خواهم از این خطبه بگیرم، این است که ما امروز نیاز نداریم ‏کشورمان را به‏ صورت انقلابی اداره کنیم. دوران، دوران نظم و قانون است.وضعیت کشور را باید تثبیت کرد تا اعتماد مردم جلب بشود. باید این مردم‏ بفهمند و سطح فکرشان بالا بیاید. مطمئن بشوند حقوقشان را قانون می‏گیرد،تا نخواهند با بی‏ قانونی بگیرند. آنهایی که اموال نامشروع دارند، مطمئن باشند اخذ خواهد شد و هیچ‏وقت به ‏اموال حلال آنها کاری نداریم. همه تلاش دشمن‏ این است که نگذارد ما وارد این مرحله بشویم. یک کلمه در جایی گفته می‏شود و در بین مردم هیاهو راه می‏اندازد. مثلاً پولها را می‏ خواهند در بانک مصادره ‏کنند. یک چنین شایعه‏ای کافی است که هرکس پولی دارد، بیرون بکشد. پول‏ بانکها که نامحدود نیست. در چاپ اسکناس حساب شده عمل می‏شود.به ‏مقدار اعتبار هر کشور، همان مقدار اسکناس چاپ می‏کنند. این اسکناسها اگر در گردش بیاید طبق همان سرمایه در گردش، درست می‏شود؛ امّا اگر در خانه یا در قلک‏ها بماند، شما حسابش را بکنید که چه وضعی پیش می‏ آید! هر یک نفراگر بخواهد صد تومان در خانه بگذارد، همین مقدار کم، شما در میان نوزده‏ میلیون نفر حساب کنید و ببینید چه مبلغ عظیمی از جریان اقتصادی دور می‏ماند و تا چه اندازه صدمه می‏زند! تمام پولها از بانک بیرون آمده و هیچ‏ چیز در بانک نمی‏ماند. پس همه کارها می‏خوابد. این مسأله را کوچک‏ نشمارید و برگردید به‏حسابتان نگاه کنید. پولهایی که بی‏ جهت در خانه، درقلک یا در مغازه جمع کرده‏اید، بریزید در بانکها و حاصل این کار سازنده راببینید. البته دشمنان حساب دیگری می‏کنند. دشمنان، سرمایه ‏دارهای مخالف،اگر رقم های عمده را بردارند، در گاو صندوق ها می‏گذارند. تعداد آنها محدود است و نمی‏توانند ضربه بزنند. امّا ضربه را خُرده پولها می‏توانند بزنند. شمااگر تصمیم بگیرید که هر چه پول دارید در بانک بگذارید و فقط به اندازه نیاز روزانه دستتان باشد، چرخ بزرگی را به‏حرکت درآورده‏اید. حتی پس‏ اندازهای‏ بچه ‏ها اگر در بانک بماند، ممکن است به‏حساب نیاید، امّا به‏ سهم خودش‏ کارساز است. چون بانک مال مسلمانهاست و مثل قدیم نیست که شما با آن ‏قطع رابطه بکنید. این یک قدم عظیمی در رواج اقتصاد کشور است و دشمن ازاین طریق نمی‏تواند ضربه بزند. آن شایعه‏ها دیگر مؤثر نیست، فقط یک عده‏ معدودی تحت تأثیر قرار می‏گیرند.

در نهایت من این اطمینان را امروز از تریبون نماز جمعه می‏ دهم و به‏ عنوان ‏رئیس مجلس و یک مسلمان که سیاست کشور را می ‏داند می‏گویم، سیاست ‏کشور ما این نیست که با بی ‏قانونی و با شعار، با مردم برخورد بکنیم. هر جا که‏ دیدید یک ارگانی، چه انقلابی و چه غیرانقلابی، چه اداری و چه غیر اداری،می‏خواهد برخورد غیرقانونی بکند، این دوست نیست، دشمن است. یا دوست نادان است که کار دشمن را می‏کند. بدون این اعتماد و بدون حکومت ‏قانون یا اطمینان مردم نمی ‏توان کشور را اداره کرد. با مردم باید برطبق قانون رفتار شود. حالا ممکن است قانون اشتباه باشد، این مهم نیست. قانونی که‏ اشتباه شد، در عمل تجربه می ‏کنند و قانون را اصلاح می‏کنند. اگر مردم مطمئن‏ نباشند که برطبق قانون با آنها رفتار می‏شود، مردد می‏شوند. به‏دادگاه می‏روند،نمی‏ دانند چه حکمی صادر می‏ شود، شهرداری احضارشان کرده نمی ‏دانند چه‏حکمی در کار است، زمین دارند، می‏گویند نمی‏گذارند رویش کار بکنیم، کسی ‏در دکانش برود، نگذارند کار بکند، دم گمرک می‏رود نمی ‏داند چه کار بکند،...اگر این ‏طور باشد، سنگ روی سنگ بند نمی‏شود و جامعه نمی‏تواند به‏راه ‏خودش برود. با شعار هم که نمی‏شود همیشه جامعه را اداره کرد. پس این ‏توصیه را بپذیرید و اطمینان داشته باشید که امام گفته است و ما هم روی‏ حرف امام می ‏ایستیم که سال، سال قانون است. و سال آینده محکم‏ تر ازامسال، سال قانون است و همیشه چنین خواهد شد."

 منبع: http://hashemirafsanjani.ir/?type=dynamic&lang=1&id=3030

No comments:

Post a Comment